Web Analytics Made Easy - Statcounter

   عصر ایران؛ مهرداد خدیر-  همۀ آدم ها می‌میرند و اختلاف در ده بیست سال زودتر یا دیرتر است و با این تعبیر، مرگ ناگهانی معنی ندارد چون مرگ، خبر نمی‌کند مگر با مرگ دیگران اما مرگ واقعا به بعضی‌ها نمی‌آید. نه که بگویم موقع مردن شان نبوده است. چون فرد کهن سال هم پدر و پدربزرگی است که خانواده و دیگران در سایه سار او می‌آسایند و وقتی تبر مرگ از پا می‌اندازش تازه قدر و قیمت، روشن می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 


  با این حال مرگ در بستر بیماری یا پس از سپری کردن سالیان اگرچه طاقت سوز است اما دوست‌داران و بستگان به حساب طبیعت گریز ناپذیر زندگی می‌گذارند و توجیهی و توضیحی می‌یابند. مرگ رفیق شفیق و روزنامه‌نگار حرفه‌ای و خوش‌قلم که حوزۀ موسیقی را می‌کاوید اما در 53 سالگی اتفاق اقتاده و از که بپرسیم آخردر این زمانه کی با سکته قلبی در 53 سالگی می‌میرد که تو مُردی آخر، ابوالحسن مختاباد؟


   با صدای تو چه کنم که از جلسات هیأت مدیرۀ انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران در گوش هامان مانده است؟ خانۀ روزنامه‌نگاران که سعید مرتضوی در نیمۀ تابستان 88 از بیم یا به بهانۀ تبدیل مجمع به تجمع بست و حضور ابوالحسن مختاباد در فعالیت ها و مدیریت سنفی و سردبیری تارنمای انجمن از گواهان موثقی بود که این نهاد تا چه حد صنفی است و اگر در برابر توقیف و بازداشت موضع می‌گرفت هم صنفی بود نه سیاسی  چون سیاسی آن است که رفتار معطوف به قدرت داشته باشی و برای کسب و بسط و حفظ قدرت بکوشی و گرنه مگر می‌توان انتظار داشت در مقابل توقیف و بازداشت نهاد صنفی ساکت بماند و تماشا کند؟


    ابوالحسن مختاباد غیر‌سیاسی ترین عضو هیأت مدیرۀ انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران ودر عین حال در دفاع از حقوق صنفی و مدنی اعضا از فعال‌ترین‌ها بود. نوشتم بود. چه زود مرگ را باور می کنیم با همه مهابت آن!


    هم انجمن بسته شد ( و نه منحل) و هم او به خاطر همراهی همسر روانۀ ینگه دنیا شد اما نه صفای خود را فروگذاشت  و نه ارتباط خود را با مطبوعات و رسانه ها گسست  چندان که هم چنان می نوشت و  برخی از بهترین و دقیق ترین یادداشت های او در مجلۀ خوب و خواندنی « نگاه پنج شنبه/ کتاب هفته» چاپ می‌شد 


    کتمان نمی‌توان کرد که بخشی از شهرت او به خاطر آوازۀ برادرش بود که با آواز موسیقی سنتی در زمرۀ چهره‌های سرشناس و محبوب به حساب می‌آمد و یک چند کسوت عضویت در شورای شهر تهران در رزوگار رقابت و مشارکت و نه چینش پیشاپیش را هم پوشید اما طبیعت کار این است که خوانندۀ موسیقی و عضو شورای شهر تهران شناخته شده‌تر باشد تا روزنامه‌نگار حوزۀ موسیقی.


  اواخر دهۀ 80 که با ویژه‌نامۀ روزنامۀ اعتماد همکاری می‌کردم روزی دیدم در کنار مقالۀ من نوشته‌ای عاطفی از او با عکس بزرگ پدرش به چاپ رسیده و تیتر آن را که برگرفته از شعر مولانا بود خوب به خاطر دارم: محسنان رفتند و احسان‌ها بماند.


دربارۀ سید ابوالحسن مختاباد بیش از اینها می توان و باید و سزد نوشتن ولی بهترین معرف او کار اوست و پس از انتشار باز می‌کوشم نوشته‌ای بیابم خاصه همان که دربارۀ مرگ بود چرا که حق مطلب را در آن ادا شده است اما عجالتا باید گفت و تأکید کرد که زود بود. خیلی زود و شگفتا که مثل احمد بورقانی که حوالی 50 سالگی درگذشت و هر دو هم انجمن صنفی را مثل خانه دوست می‌داشتند.


  احمد بورقانی در بهمن سال 86 درگذشت و پیکر او  از ساختمان انجمن ایران در بلوار کشاورز، خیابان هما (کبکانیان) تشییع شد و ابوالحسن مختاباد هم در بهمن 1401 و 15 سال بعد از او. در آمریکا درگذشته اما اگر هم در ایران بود درهای انجمن بسته است و مجال تشییع فراهم نبود.


   مرگ ناباورانۀ یکی از صنفی‌ترین روزنامه نگاران را که عرصه‌ای کاملا تخصصی را هم در این حرفه برگزیده بود از خبرهای بد این سال ها و این روزها برای روزنامه نگاران بدتر است.  

منبع: عصر ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۱۷۰۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چشم تیم ملی به جمال کاپیتان جدید روشن شد

به گزارش "ورزش سه"، تیم ملی والیبال ایران هفته آینده راهی برزیل خواهد شد تا در هفته اول و البته سرنوشت‌ساز لیگ ملت‌های والیبال به مصاف رقبای خود برود. این هفته برای والیبال ایران بسیار مهم خواهد بود و می‌تواند شانس تیم ملی برای صعود به المپیک را بالا ببرد یا اینکه به صفر برساند.  

دیروز تیم ملی والیبال ایران کامل شد و لژیونرها نیز به جمع شاگردان موتا پائز اضافه شدند. یکی از این بازیکنان میلاد عبادی پور بود که بعد از اتمام کارش در اورال اوفا روسیه به جمع ملی‌پوشان اضافه شد تا پائز نفس راحتی بکشد.  

بعد از انصراف سید محمد موسوی از حضور در تیم ملی والیبال میلاد عبادی‌پور دوباره به عنوان کاپیتان معرفی شد. بازیکنی که سال گذشته به دلیل اختلافات موجود با کادر فنی وقت از تیم ملی فاصله گرفت اما حالا دوباره با کاپیتانی برگشته است.  قطعا سرمربی جدید تیم ملی نیز در این تورنمنت حساس و سرنوشت‌ساز پیش رو حساب ویژه‌ای روی این بازیکن باتجربه خود باز کرده است.

دیگر خبرها

  • ۶۳ پرونده برای واحدهای متخلف در کردستان تشکیل شد
  • کلاهی که بر سر کارگران ساختمانی گذاشته شد
  • چشم تیم ملی به جمال کاپیتان جدید روشن شد
  • پرونده تخلف برای ۵ واحد صنفی در ایرانشهر تشکیل شد
  • راهکار رفع ناترازی سوخت، اصلاح زیرساخت‌ها به‌منظور مصرف بهینه است/ لزوم حمایت از احداث صنایع پالایشی کوچک
  • کلاه بیمه ای بر سر کارگران ساختمانی
  • چهار هزار و ۶۰۰ کارگر ساختمانی قم تحت پوشش بیمه قرار می‌گیرند
  • این آخرین شانس قهرمانی تراکتور است
  • اعضای هیات مدیره انجمن صنفی پایگاه های خبری تهران انتخاب شدند + اسامی و عکس ها
  • اعضای هیات مدیره انجمن صنفی پایگاه های خبری تهران انتخاب شدند